کد مطلب:301269 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

مقدمه ی مترجم


بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین، سخن از مظلوم است و فریادش، سخن از ستمدیده است و دادخواهیش، سخن از شناخت ظلم است و ظالم، فضیلت است و فضیلت مدار، علم است و عالم، سخن از زهد است و زاهد، از عفت است و پاكدامنی، تقوی و پارسائی، شب زنده داری و دعا، تربیت فرزند و ادب نسبت به پدر و مادر، شوهرداری و خانه داری، مسئولیت اجتماعی و دلسوزی نسبت به دین، امر به معروف است و جهاد، موعظه است و خیرخواهی، مبارزه است و پرخاش، و خلاصه دفاع از حریم ولایت است و ارزش های دینی.

آری سخن از همه اینها است كه یكجا در وجود دخت گرامی پیامبر اكرم، همسر با وفای امیرالمومنین، مادر امامان و پیشوایان دین گرد آمده است.

سخن از فاطمه زهراء سلام الله علیها است كه علاوه بر اینكه زهراء است، بتول است، فاطمه است، و خود او در عین حال فضاء لاكتسابیش، دارای فضائل بیشمار الهی است كه خود دختر پیامبر بودن و همسر


امیرمومنان و مادر حسنین و ام الائمه بودن نیز فضیلتی است كه از آغاز آفرینش تا فرجام خلقت، كسی را چنین فضیلتی نیست.

سخن از زهراء است كه «مصحف او» یكی از منابع علوم امامان است و تا او زنده بود گوئی نبوت ادامه داشت كه امیرالمومنین وی را «بقیه النبوه» خواند.

آری سخن از فاطمه است و در اینجا روی سخن با كسانی است كه هر گاه از مسلمان ها بدی می بینند و از متظاهران به دیانت، خیانت، و یا از مدعیان تولیت اسلام و سرپرستی مسلمین و خلافت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ظلمی و ستمی، انحرافی و خلافی مشاهده می كنند، از اسلام برمی گردند و با قرآن قهر می كنند و به رسول خدا پشت كرده و از عترت او گلایه مند می شوند. آری به اینها می گوئیم كه بیائید و ببینید كه چگونه دختر پیامبر اسلام از مدعیان تولیت بر اسلام بدی دید و از مسمان ها نامهری و از صحابه پیامبر زروگوئی و اجحاف، بیائید و ببینید كه پیش از شما و جلوتر از همه كسانی كه از متظاهران به اسلام خیانت و بد رفتاری دیده اند به او ظلم و ستم شد.

خانه اش را به آتش كشیدند، كودكش را كشتند، شوهرش را از خانه به زور بردند، اموالش را تاراج كردند، و او در مقابل اینان ایستاد و پایمردی به خرج داد و خورشید و فریاد برآورد و درهای آشتی را به روی آنان بست و حتی جواب سلام آنان را نداد و چهره ظاهر فریبشان را رسوا ساخت و با اشك و ناله اش در كنار قرستان بقیع و در رهگذر كوچه های تنگ محله بنی هاشم و عبور از مسیر طولانی قبرستان احد و بر كنار مزار عمویش حمزه همان سالار شهیدان احمد، هم بر دردهای خود گریست و هم بر غربت و تنهائی شوهرش و هم بر حق مغضوب خود و هم برآینده اسلام و مسلمین و اوضاع نكبت باری كه آینده


آنان را تهدید می نمود.

آن حضرت در همان زمان، گوئی هم دوران سیاه حكومت بنی امیه را می دید و هم خلافت ننگین بنی عباس را و هم خودكامگی خلافت تركان عثمانی را و هم خودباختگی سران كشورهای مسلمان امروز را، چنانكه خود در دیدار با زنان مهاجر و انصار كه به عیادتش آمده بودند به طور صریح و روشن این آینده شوم را ترسیم فرمود و اسلام را از این منتسبین به اسلام جدا فرمود.

به هر حال در این كتاب، سخن از زهراء علیهاالسلام است كه واعظی دلسوز، سخنوری متعهد، سوخته ای از سوختگان و دلباختگان اهل بیت، دست پرورده و نخبه ای از شاگردان بزرگ روحانی وارسته و فقیه و متعبد و مرجع بزرگ دینی مرحوم آیت الله آخوند ملا علی همدانی اعلی الله مقامه یعنی جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد رحمانی همدانی دامت افاضاته بعد از سال ها تحقیق و بررسی با مراجعه به ده ها كتاب و مرجع به رشته تحریر درآورده و او كه سال ها است بر كرسی خطابه و منبر با بیانی شیوا و آوائی دلنشین و گفتاری مشفقانه از حریم مقدس اهل البیت علیهم السلام دفاع كرده و شراره شور و عشق به آنان خاندان پاك و مظلوم را در دل ها شعله ور ساخته و اشك بر ماتم آنان را بر چشم ها ریزان و احساس مسئولیت در مقابل عترت معصوم را تازه و شاداب نگاه داشته، به گردآوری مطالبی فراوان و احادیث و روایاتی متنوع با استناد به كتب شیعه و سنی در شرح حال و زندگی و فضائل حضرت زهراء علیهاالسلام پرداخته و در معرض استفاده عموم قرار داده است.

كتابی كه هم اكنون پیش رو دارید، ترجمه ی چاپ دوم همان كتاب است كه شاید بتوان گفت از حیث جامعیت مطالب گستردگی موضوعات در نوع


خود بی نظیر و كم سابقه است كه از متن عربی به فارسی برگردانده شده است. قابل تذكر است كه برخلاف عربی ترجمه مستدركان در انتهای هر فصل و به تناسب موضوع فصل آورده شده است.

در این كتاب هم به فضائل و مناقب مربوط به خلقت نوری و عوالم پیشین آن حضرت اشاره شده و هم از مقام و منزلت آن حضرت در پیشگاه پروردگار متعال در قرآن مجید و در بیانات معصومین علیهم علیم السلام اسلام سخن به میان آمده و هم گفتار و فرمایشان و عنایات و توجهات ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به آن حضرت آمده و هم توجهات و توسلات امامان معصوم علیهم السلام به آن بانوی والا مقام آورده شده است.

در این كتاب از زهد و پارسائی عفت و شجاعت، دفاع از حریم ولایت و مبارزه با ستمگران و دفاع از حقوق از دست رفته آن حضرت سخن به میان آمده و تاریخ زندگی، شرح حال، تولد، ازدواج، فرزندان، شهادت، موضع گیری های اجتماعی، حالات فردی، ویژگیهای اخلاقی و عبادیش مورد بحث قرار گرفته و علی رغم اینكه در كتب اهل سنت چندان حدیثی از آن بزرگوار نقل نشده و گوئی تعمدی در به فراموشی سپردن نام و فضائل دختر پیامبر به كار رفته و حتی برخی از دانشمندان شیعه نیز زحمت كاوش و تفحص در پیدا كردن گنیجنه های گمشده و پنهان كلماتش را به خود نداده اند، در این كتاب بیش از هشتاد حدیث و چندین خطبه و نثر و نظم از آن حضرت آورده شده كه با آشنائی با آن كلمات از عمق علم و دانش و ژرفای فضائل معنوی و اطلاعات و علوم گسترده اش پرده برداشته می شود.

در این كتاب با اسامی بیش از دویست و پنجاه كتاب كه به زبان های مختلف در این باره نوشته شده آشنا می شوید.

آشنائی با خطبه «فدكیه» كه تابشی است پر فروغ از جلوه های مقام


علمی، قدرت بیان و فصاحت و بلاغت و تهور در ایراد خطابه و شجاعت در صراحت كلام و بیان حق و دفاع از همه ارزش های فراموش شده و نادیده انگاشته شده و تبیینی است مجدد از حقائق اسلامی، معارف الهی، فلسفه ی احكام و شریعت، عقائد و دستورات، و فریادی است در خاموشی و نوری است در تاریكی و جرقه ای است در ظلمت، اینها همه از ویژگی های كتاب حاضر است. آنان كه می خواهند از دروازه محبت و دوستی با خدا وارد شوند و از این طریق پیروی و تبعیت از رسول خدا نموده و به موجب آیه شریفه «ان كنتم تحبون الله فاتبعوین یبحببكم الله» [1] خود نیز مورد محبت الهی قرار گیرند و خلاصه در دفتر محبت خدائی ثبت نام نمایند، باید با حبیب خدا حضرت محمد مصطفی علیهاالسلام آشنا شده و در دل او راه پیدا كنند و به یقین بدانند كه این راهیابی در صورتی امكان پذیر است كه دست توسل به دامان آن كسی زنند كه «بهجه قلب المصطفی» است و او «فاطمه الزهراء» ایست كه قرون گذشته بر محور معرفت و شناخت او دور زده و پیامبران و مرسلان، امامان و پیشوایان، اولیاء و صالحان،خدا را به حق «فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها» سوگند داده اند و با راه یافتن به گنجینه پنهان و سرنهفته در او كه همان «و السر المستودع فیها» باشد یعنی گوهر گمشده امامت، و سر پنهان ولایت و راز نهفته آفرینش حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و به همان اندازه بی اندازه كه محدوده بی كران علم الهی است، بر او درود فرستاده تا بر اجابت خواسته و دعای خود راه یابند. [2] .

هر چند در این كتاب نه مولف محترم را فرصت تحقیق و بررسی كلمات


و فرمایشات حضرت زهراء علیهاالسلام و یا روایات وارده از معصومین و یا تفسیر و تبیین بیشتری از آیات مربوط به مقام ولایت و عصمت آن حضرت بوده و نه صفحات كتاب را گنجایش تحقیق و پژوهشی بیشتر و نه مترجم را به همان دلائل توفیق تعلیق و شرح و بسط و یا احیانا نقد و انتقاد، برخی مطالب نیازمند به بررسی بوده اما در عین حال گهگاهی به نقل شرح و بسط و یا نقد و انتقاد دیگر دانشمندان پرداخته است. در همین جا مترجم نیز هم چون مولف، عجز و ناتوانی خود را از سپاس گذاری نسبت به این همه لطف و عنایتی كه از سوی آن بانوی جهانیان و پدر بزرگوار و همسر و فرزندان گرامیش به ما شده اظهار كرده و شكرگزاریم كه توفیق آن را یافته ایم، اسم خود را در ردیف نوكران و خدمتگزاران آن خاندان پاك به عنوان تالیف و ترجمه كتابی كه منسوب به آن حضرت است ببینیم و شرمندگی خود را در مقابل بزرگواری هایشان اعلام داشته و به عنوان انجام وظیفه از همه بزرگان، علماء، سروروان، نیكوكارانی كه در اصل نگارش و تالیف و نشر متن عربی این كتاب سهمی داشته و مولف محترم از آن بزرگان اسم برده و نیز كلیه سرورانی كه در چاب و نشر این ترجمه نیز سهمی داشته اند به ویژه از مرحوم مغفور آقای حاج سید حسن ضوئی كه هزینه كاغذ را پرداخته و تقدیم آستان مقدس حضرت صدیقه اطهر نموده، و هم چنین از برادرانی كه در تنظیم و تنسیق و چاپ و نشر كتاب بالاخص از دفتر تحقیقات و انتشارات بدر تشكر نموده، توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم.

دكتر سید حسن افتخار زاده

تهران - اسفند 1372


از امام صادق علیه السلام:

او صدیقه كبر یاست، قرون نخستین بر محور شناخت او می چرخید.

(بحار الانوار ج 42/ 105)

دوستیش از صفات برین است، قرون گذشته و آغاز آفرینش بر دوستی او در حركت بوده است. [3] .


پدرم فدای فاطمه باد كه به نام او آتش سوزان دوزخ از هم گسسته است.

به خدا سوگند كه او كوثری است كه برای فرزندان و تمامی دوستانش مهیا گشته است.

او در نزد خداوند برترین آفریده است و آسیای قرون گذشته بر محور او چرخیده است.

پاره تن حضرت مصطفی و دریافت كننده خردمند وحی است و خداوند او، بسان پدر بزرگوارش، بر وی وحی فرستاده است. آیا در هستی مانندی دارد؟ آری، بگو، پدر، شوهر و دو فرزندش. [4] .





[1] آل عمران، 31- اگر خدا را دوست داريد از من پيروي كنيد تا خداوند شما را دوست داشته باشد.

[2] اشاره به دعاي معروف «اللهم صلي علي فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها و السر المسودع فيها بعدد ما احاط به عملك».

[3]



و حبها من الصفات العاليه

عليه دارت القرون الخاليه.

[4]



بابي فاطم و قد فطمت

باسمها نار حشرها و لظاها



هي والله كور قد اعدت

لبنيها و كل من والاها



هي عند الاله اعظم خلق

و بهادار في القرون رحاها



بضعه المصطفي عقيله وحي

كابيها الهها اوحاها



هل يكن في الوجود منها شبيه

قل ابوها و بعلها و ابناها.